کد مطلب:90428 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:134

«حاضرا معروفه»

واژه ها

حاضر: آماده، مستعد، مهیا، شهرنشین (الحضر) خلاف البدو. حضر، (شهرنشینی)، در مقابل بیابان گرد است.

«المعروف، اسم لكل فعل یعرف بالعقل او الشرع حسنه.»: معروف، نام فعلی است كه عقل و یا شرع، حسن و نیكویی آن را شناخته است.

معروف شناخته شده، كار نیك عمل خیر، واجب شرعی، در مقابل منكر.

ترجمه: پرواپیشه، نیكیهایش آشكار است.

شرح: انسان پرواپیشه، كار نیكوی او آماده و مهیاست، زیرا وجود او مظهر و منشاء خیرات است و مظهر هر شی ء از آن شی ء جدا نیست. پس اگر معروف در قصد و نیت باشد: «نیه المومن»، گویای آن است و اگر در سخن باشد: «منطقهم الصواب» است و اگر

[صفحه 456]

در عمل باشد، همیشه در كنار آن دیده می شود. اگر اینها منكر نباشد (كه در مومن نیستند) حتما معروفند و حضور فعال دارند و این جمله در مقابل: «غائبا منكره» به این معناست كه آنجا در غیاب و اینجا در حضور، آنجا منكر و اینجا معروف وجود دارد.

[صفحه 457]

صفحه 456، 457.